"القاعده" کجاست؟

 *امیرحسین کبیری

سکوت القاعده در مقابل فجایع غزه، آشکارا نشان داد که این سازمان تروریستی بر خلاف آنچه ادعا می کند، به دنبال هموار نمودن بستر برای تسلط هرچه بیشتر امریکا و رژیم صهیونیستی در منطقه است.

با گذشت 19 روز از حملات رژیم صهیونیستی به غزه و کشته و زخمی شدن نزدیک به 5500 نفر ، سازمان القاعده به عنوان داعیه دار مبارزه با آمریکا و اسراییل ، تاکنون اقدام مناسبی برای انتقام جویی از ددمنشی های رژیم عبری صورت نداده است.
جنگ غزه از یکسو مرز میان کفر و اسلام و از سوی دیگر تمایز میان اسلام ناب و اسلام آمریکایی را نمایان ساخت، چرا که به تعبیر مقام معظم رهبری، صهیونیست ها به عنوان « کفار حربی و منافقان امت » در تلاشند با تقویت « جبهه ضد اسلام در منطقه» زمینه های سلطه خود را فراهم آورند.
در همین راستا، سکوت القاعده در برابر کشتار زنان و کودکان بی دفاع غزه مشخص ساخت که باید ضلعی دیگر به اضلاع مثلث شوم «آمریکا، صهیونیسم و اعراب سازشکار منطقه» افزود. شاهد مدعای فوق، هم یاری پنهان سازمان القاعده در منحرف ساختن افکار عمومی از جنایات اسراییل در غزه است ؛ کشته شدن ده ها تن از زائرین طی یک عملیات تروریستی در کاظمین یا به خاک و خون کشیده شدن بسیاری از عزاداران بر اثر انفجار بمبی در یک حسینیه در پاکستان، نمونه هایی از مأموریت های محوله برای این سازمان است.
بر این اساس، جنگ غزه با آشکار نمودن چهره های منافقان امت، پرده از ماهیت القاعده و گروه های وابسته به آن را که همگی تحت لوای حمایت های آمریکا رشد کرده بودند، برداشت. گروه های تروریستی القاعده نظیر گروه سری ابوحفص که «ارتش امت» نام دارد، پیش از این نیز کوشیده بودند با نفوذ در سرزمین های اشغالی و گسترش دامنه فعالیت ها و عضوگیری های خود، زمینه های سودجویی رژیم صهیونیستی و مصر را برای ناکارآمد جلوه دادن حماس به منظور کنترل امنیت منطقه فراهم آوردند اما بلافاصله "سامی ابوزهری" سخنگوی حماس با رد چیره شدن این گروه‌ها در غزه گفت: «هر فردی که منافع عمومی را در خطر قرار دهد، تحت تعقیب قرار خواهد گرفت.»
قصد آن نیست به تحریک القاعده برای انجام عملیات تروریستی بیشتر در منطقه یا جهان بپردازیم چه اینکه، جمهوری اسلامی ایران خود قربانی آشکار تروریسم است و بارها از مجاری رسمی کشتار و ترور را تقبیح نموده اما نکته در خور تأمل توجه به این موضوع است که از زمان ظهور سازمان القاعده و هم پیمانی بن لادن و الظواهری در کوه های هندوکش و امضای توافقنامه جهاد علیه یهود و هم پیمانانش در سال 1998، القاعده هیچ عملیات تروریستی را در اسراییل یا علیه این رژیم انجام نداده است.
این مسئله نمایان می سازد که کار ویژه القاعده "اسلام هراسی" بوده تا از این رهگذر، ایالات متحده با اتکاء به وجود تروریسم، از یکسو قدم در منطقه گذارد (یورش به افغانستان در سال 2001 و عراق در سال 2003 ) و از سوی دیگر با وجود موج فزاینده گروندگان به اسلام در غرب، خاستگاه اصلی تروریسم را اسلام معرفی کند.
با وجود اینکه "اسامه بن لادن" رهبر القاعده و "ایمن الظواهری" نفر دوم سازمان در پیام های خود از «مورد هدف قرار دادن منافع رژیم صهیونیستی به خونخواهی کشتگان فلسطینی نوار غزه» خبر دادند ولی باید توجه داشت این واکنش القاعده که پس از دو هفته از کشتار وحشیانه اسراییل صورت گرفته ، آشکارا نشان از تسامح این سازمان در قبال رژیم صهیونیستی دارد چه، القاعده که خود را سازمانی نظامی در جهت حمایت از اسلام و مبارزه با آمریکا و صهیونیسم معرفی کرده، اینک به موضع گیری سیاسی اکتفا نموده است!
از آنجایی که تبدیل شدن حماس و حزب الله به اسطوره های مقاومت در منطقه موجودیت القاعده را به خطر انداخته ، سکوت این سازمان تروریستی با برخی کشورهای عرب همچون عربستان و مصر در مقابل فجایع غزه، نشان می دهد «اندیشه مقاومت» که به جریانی فراگیر برای کشورهای منطقه تبدیل شده ، دشمن اصلی رژیم صهیونیستی و هم پیمانان منطقه ای او محسوب می شود. /ایرنا/