"آزادی مطبوعات" را پاس بداریم

 

به بهانه روز جهانی آزادی مطبوعات  

*نوشتاری از: مجتبی طاهری

بیان اندیشه های مختلف، نفاق و دورویی در جامعه را از بین برده و باعث شفافیت هر چه بیشتر اندیشه ها می گردد.  

مصداق اکمل آزادی مطبوعات را باید در شرع اسلام و قوانین جمهوری اسلامی ایران جست.
آزادی مطبوعات، رسانه‏ها، سخنرانی، اجتماعات از مصادیق مهم آزادی محسوب می‏شوند که در آنها افکار و عقاید نشر داده می‏شود. معمولاً این نوع آزادی‏ها را قانون، دستگاه قضایی و دولت تضمین می‏نماید.
در اسلام و قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران نیز این نوع آزادی با رعایت ضوابطی پذیرفته شده است. البته شکی نیست با توجه به تفاوت مبانی آزادی در اسلام و غرب یعنی تأکید اسلام بر مصالح معنوی وسعادت اخروی آدمیان میان شرایط و ضوابط آزادی مطبوعات در اسلام و غرب تفاوت‎هایی وجود دارد از باب نمونه آنچه در آزادی بیان از دیدگاه غرب مهم است رعایت آزادی‎های دیگران است لذا «در مبانی نظری لیبرال آزادی بی‎حد و حصر و بدون هیچ مزاحمتی اصالت دارد و اگر اصل عدم تزاحم آزادی‎ها در اندیشه لیبرال باعث وضع قوانینی جهت محدود نمودن افعال انسان‎ها می‎شود، ‌یک اجبار و اضطرار مربوط به زندگی جمعی است نه یک اعتقاد و باور نظری .حال آنکه در اسلام مصالح دیگری نیز اهمیت دارد که در متون دینی بیان و در قانون اساسی جمهوری اسلامی نیز منعکس شده است .
درباره آزادی مطبوعات نیز گفته می‏شود مطبوعات نقش مهمی در رساندن بیان، دیدگاه‏ها و مواضع اشخاص حقیقی و حقوقی به آحاد جامعه دارند، به گونه‏ای که به مطبوعات لقب رکن چهارم دموکراسی را داده‏اند. از سوی دیگر انتقاد از حاکمان و دولت مردان که امروزه از طریق احزاب و رسانه‏ها و سازمان‏های گوناگون انجام می‏شود، یکی از مظاهر اصلی آزادی بیان محسوب می‏شود. آنچه در این باره مهم تلقی می‏شود این پرسش است که آیا در آموزه‏های شیعی، به این نوع آزادی‏ احترامی نهاده می‏شود یا نه وآیا در قوانین ایران که از شرع گرفته شده اند این موضوع رعایت شده است یا نه. اینک حدود آزادی مطبوعات از دیدگاه اسلام و قانون اساسی را ذکر می‎نماییم:
مبانی اسلامی
در قرآن
" فبشر عباد الذین یستمعون القول فیتبعون احسنه اولئک الذین هداهم الله و اولئک هم اولوالالباب "سوره زمر آیه 17-18
پس بندگان مرا بشارت ده همان کسانی که سخنان را می شنوند و از نیکوترین آنها پیروی می کنند آنان کسانی هستند که خدا هدایتشان کرده و آنها خردمندانند.
با توجه به این آیه می توان آزادی بیان را از آن استنتاج کرد چراکه برای پیدا کردن احسن باید اقوال وآراء مختلف و تفکرات متناقض را شنید و با قوه تعقل بهترین آن را انتخاب کرد.
با توجه به این آیه ای که آمده می توان چنین برداشت کرد که انسانها آزاد و مختار هستند و به اجبار نباید جلوی آنها را گرفت مخصوصاً در انتخاب کردن راه درست از نادرست و حتی احسن از حسن و در نهایت این خود شخص است که با قوه تفکر خود راه درست را برمی گزیند و ما تنها وظیفه ابلاغ را داشته و در نهایت خود فرد به خاطر انتخابش مورد ثواب یا عقاب الهی قرار می گیرد.

احادیث
فردی آمد خدمت حضرت امام صادق (ع) عرض کرد: «یابن رسول الله هلکت»، من سقوط کردم، هلاک شدم. امام فرمود: برای چی هلاک شدی؟ گفت یابن رسول الله من در وجود خدا شک کردم. امام به جای اینکه تکفیرش کند، براند ـ این روش و منش بزرگان ما بود ـ فرمود: نه هلاک شدی. الله اکبر! هذا هو اول الیقین. این (شک به خدا) اول حرکت یقین تو است.
روایتی دیگراز آن بزرگوار:«اذل الناس من اهان الناس»
خوارترین مرم کسی است که مردم را خوار بدارد.

حدود آن:
اگرچه اسلام با آزادی بیان و طرح اندیشه و گفتگو موافق است اما اجازه نمی دهد که از ابزار بیان سوء استفاده بشود، لذا سعی کرده است با ایجاد محدودیتهایی از آزادی های که مخرب بوده و علاوه بر نداشتن هیچ گونه نتیجه معقول و مناسبی باعث تخریب اشخاص و ایجاد تشنج در جامعه اسلامی می شود را جلوگیری نماید.شاید بتوان برای محدودیتهایی که اسلام برای آزادی بیان ایجاد کرده قانون و قاعده واحدی که در همه موارد مشترک می باشد پیدا کرد و آن این است که "بیان" تا موقعی که از حالت ابراز عقیده و نظر خارج نشده و به ابزار هتک و وارونه نمایی حقیقت تبدیل نشده است حمایت می کند .

*ترویج فساد و فحشا
طرح مسائل اخلاقی و جنبی دیگران و بازگو کردن خفایای شخصی زندگی خصوصی افراد، افشاگری وتجسس در زندگی خصوصی دیگران به هر عنوان عملی مذموم و منهی است . در روایتی آمده است که کسی که چیزی را نقل می کند و قصدش تحقیر و تحقیر شخصیت افراد وساقط کردن آنها از چشم مردم باشد خداوند او را از ولایت خود به ولایت شیطان بیرون خواهد ساخت. لذا آبروی افراد خیلی مهم است وبه خاطر دنیای دیگران آخرت خود را خراب نکنیم و کسی چنین معامله سفیهانه ا ی را نمی کند مگر اینکه نادان باشد.
آیه 12 سوره حجرات هم از تجسس در امور و زندگی دیگران ، مردم را بر حذر داشته است .

*افشای مسائل امنیتی
همه افراد عاقل و خردمند هرگونه افشای مسائل امنیتی را تقییح و این آزادی بیان را توبیخ می کنند چرا که با هدف اصلی خود، یعنی حفظ آرامش و ثبات برای تک تک افراد جامعه تعارض دارد.

* اخلال در امنیت و ایجاد وحشت و اضطراب بین مردم

* افترا به خدا

همچنین از دیگر محدودیتها می توان به تحریف و تضعیف دین ،توهین به مقدسات،اهانت و توهین به آموزه‏های دینی اشاره کرد. اهانت و توهین به معنای عام می‏باشد و به کلیه موارداطلاق می شود.
شکستن اصول و موازین اخلاقی نیز از دیگر محدودیتهایی است مطبوعات حق ورود به آنرا ندارند.بنابراین انتشار مطالب توهین آمیز، افترا آبروی کسی را خدشه دار کند یا با انتشار مطالب یا تصاویر خلاف عفت عمومی به هنجارهای اخلاقی آسیب رساند.

*دیدگاه شهید مطهری

شهید مطهری آزادی بیان را یگانه راه نجات اسلام در طول تاریخ و نظام جمهوری اسلامی در آینده ذکر می کند. چراکه بیان اندیشه های مختلف، نفاق و دورویی در جامعه را از بین برده و باعث شفافیت هر چه بیشتر اندیشه ها می گردد. بدین صورت است که باعث قوت و رونق علم و حکمت در سطح جامعه می گردد و فضای نفاق، دورویی و چاپلوسی از جامعه رخت برمی بندد.

*مرزهای آزادی مطبوعات در قانون اساسی و قانون مطبوعات
آزادی مطلوب در اسلام، در همه زمینه ها حد دارد و حدود آن را قانون، به ویژه قانون اساسی مشخص کرده است. در زمینه آزادی مطبوعات اولین حد آن این است که نباید آزادی مخلّ به مبانی اسلام باشد.
اصل 24 قانون اساسی می گوید: «نشریات و مطبوعات در بیان مطالب آزادند، مگر آن که مخلّ به مبانی اسلام و یا حقوق عمومی باشد.»
دیگر حد آزادی «مصالح جامعه» است. اگر گوینده یا نویسنده ای بخواهد با سوء استفاده از آزادی، استقلال جامعه اسلامی و یا آزادی های مشروع را خدشه دار کند باید جلو او گرفته شود و این نص قانون است: در ماده 3 قانون مطبوعات مصوب سال 1364 آمده است: «مطبوعات حق دارند نظریات، انتقادات سازنده، پیشنهادات و توضیحات مردم و مسئولین را با رعایت موازین اسلامی و مصالح جامعه درج و به اطلاع عموم برسانند.»
و در ماده 6 همان قانون آمده است: «نشریات جز در موارد اخلال به مبانی و احکام اسلام و حقوق عمومی که در این فصل مشخص می شود آزادند.»
و در ماده 26 همین قانون آمده است: «هر کس به وسیله مطبوعات به دین مبین اسلام و مقدسات آن اهانت کند در صورتی که به ارتداد منجر شود، حکم ارتداد در حق وی صادر و اجرا و اگر به ارتداد نیانجامد، طبق نظر حاکم شرع بر اساس قانون تعزیرات با وی رفتار خواهد شد.
بنابراین اصل آزادی مطبوعات هم در اسلام و هم در قوانین ایران محترم می‎باشد البته این اصل دارای حدود و شرایطی است که رعایت آنها لازم است، زیرا اگر آزادی مطبوعات به این معنا باشد که هر کس هر چه را صلاح دید، در جامعه مطرح کند، اعم از اینکه به حال جامعه مفید باشد یا مضر و یا سبب گمراهی و فساد و اخلاق و فتنه و آشوب شود چنین آزادی قطعاً به زیان بشر است .
________________________________________________  

*دانش آموخته کارشناسی ارشد حقوق و معارف اسلامی از دانشگاه امام صادق(ع)  
 
منبع : ایرنا
نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد