آمریکا با کدام اسلام دشمنی ندارد!

 

 *ش.خ.د

اینترنشنال هرالد تریبیون در گزارشی رویکرد باراک اوباما، رئیس جمهور جدید آمریکا را در منطقه خاورمیانه ستود و با اشاره به این جمله اوباما که «آمریکا با اسلام هیچ دشمنی ندارد» آن را روندی مناسب برای رسیدن به صلح دانست.


اوباما پس از آن که پست ریاست جمهوری را به دست گرفت در اولین نشست خبری خود که با یک شبکه «اماراتی» اظهار داشت: الان زمان مناسبی است تا دو طرف (آمریکا و اسلام) با یکدیگر به گفت و گو نشسته و مشکلاتشان را حل و فصل کنند.

اوباما خطاب به مسلمانان گفت: «ما با شما هیچ دشمنی نداریم.»

کدام دوستی، کدام دشمنی

اگر چه کلمه «صلح» در هیچ یک از سخنرانی های رپیس جمهور جدید آمریکا از قلم نمی افتد، اما باید به این مسئله پرداخت که آمریکا چه نوع صلحی را در منطقه در نظر دارد و مهمتر اینکه آمریکا با کدام اسلام هیچ مشکلی و دشمنی ندارد.

البته مقصود مقامات آمریکا در استفاده از کلمه «اسلام» بیش از آن که به «مردم مسلمان» به عنوان یک «امت» باشد، «دولت های اسلامی» به عنوان یک واحد سیاسی را مورد نظر قرار می دهند؛ از این رو برای روشن شدن این مسئله باید به این موضوع پرداخت که در حال حاضر چه نوع «اسلام هایی» در منطقه و در میان دولت های خاورمیانه حاکم هستند و آمریکا با کدام دشمن و کدامیک دوست است.

در این خصوص می توان از دو نوع اسلام نام برد که باید از یکی به عنوان «سازشکار» و یا به قولی «آمریکایی» و دیگری اسلامی «اصیل» و ضد اندیشه های استکباری و امپریالیستی یاد کرد.

در اسلام نوع اول کشورها و دولت های حاکم بر خلاف خواست های مردم خود سعی می کنند در نزدیک شدن به اسرائیل و آمریکا با یکدیگر مسابقه گذاشته تا مبادا در این میدان منافعی را از دست بدهند.

اما در اسلام نوع دوم که اسلام اصیل و ضد استکباری است، تلاش بر این است که اهداف آشکار و پنهان سیاست های آمریکا و اسرائیل در منطقه نمایان شده تا مسلمان بیدار شوند؛ در حال حاضر این بیداری را می توان در حزب الله لبنان و گروه های مقاوم فلسطینی مثل جنبش حماس و جهاد اسلامی نیز مشاهده کرد.

از سویی دیگر جنگ 22 روزه نه تنها به بیداری امت اسلام در منطقه یاری می رساند، بلکه مسلمانان جهان را حتی در کشورهای غربی، با این پرسش روبرو کرد که به راستی آمریکا و اسرائیل در خاورمیانه به دنبال چه هستند و چرا این همه مسلمانان را قتل عام می کنند؟

در اسلام سازشکار و آمریکایی دو کشور مصر و عربستان سعی بر آن دارند تا رهبری آن را برعهده گرفته و در پناه آن رهبری جهان عرب را نیز به دست بگیرند؛ در این میان دولت کوچک اردن نیز دوست ندارد از غافله عقب بماند.

پیشتر رهبری اعراب و یا به قولی «ناسیونالیسم عرب» خود را در قالب جمال عبدالناصر مصر و حتی در برهه ای در صدام عراق نمایان کرده بود، حتی یکی از دلایل حمله عراق به ایران انقلابی این بود که صدام در فقدان کشوری به عنوان رهبر اعراب با شکست دادن ایران این عنوان را برای خود تثبیت کند.

دشمنی با «ام القرای» اسلام

اما ایران اسلام اصیل را در منطقه رهبری می کند و با تئوریزه کردن اندیشه «ام القرایی» در صدد است تا امت اسلامی را به اتحاد رسانده و استراتژی نوینی برای مبارزه با دست های آلوده غرب بگشاید.

باراک اوباما با تشخیص این مسئله با اینکه بارها اعلام کرده است که در صدد است تا با ایران وارد مذاکره بی قید و شرط شود، گفته است که اگر ایران سیاست ها و خواسته های آمریکا را در منطقه نپذیرد با آن بشدت برخورد می کند.

این جمله را روز گذشته نیز سوزان رایس، نماینده کابینه اوباما در سازمان ملل تکرار کرد.

از سویی دیگر اوباما با تشویق اسلام سازشکار از آنها می خواهد بیشتر به اسرائیل نزدیک شوند و مذاکرات صلح را جدی تر دنبال کنند.

نوع سفر و چگونگی دیدارهای نماینده آمریکا در خاورمیانه گویای این مسئله است.

اوباما با فرستادن جرج میشل، نماینده جدید آمریکا در خاورمیانه به او تاکید کرده است که در این سفر هشت روزه «بیشتر بشنود تا اینکه نظرات خود را دیکته کند؛ زیرا تا کنون آمریکا بیش از هر چیز نظرات خود را در منطقه دیکته کرده» و بنابراین به نتیجه مطلوبی نرسیده است.

از سویی دیگر به او تاکید شده است که در این سفر با سران کشورهای عربستان، مصر و اردن دیدار و در خصوص مسائل منطقه و بخصوص پیگیری مذاکرات صلح به گفت و گو بنشیند.

با نگاهی اجمالی به این مسئله، گفته باراک اوباما نیز به راحتی رونمایی می شود، در واقع او بوضوح به مردم و دولت های منطقه گفته است که «آمریکا هیچ مشکلی با اسلام سازشکار ندارد و این اسلام اصیل است که آمریکا با آن به دشمنی مداوم مبادرت می ورزد.»