مردم ایران رئیس جمهور تحمیلی را نمی‌پذیرند !!!

  

*حجه الاسلام محمدعلی محسن‌زاده 

تیتر فوق تیتری است که پایگاه اطلاع رسانی ائتلاف اصلاح طلبان استان کرمان در تاریخ 21 /10/ 87 سایت خود را به آن مزین کرده است!


گوینده‌ این جمله سخن گوی حزب لیبرال دمکرات و از نوکیسه‌های سیاسی استان کرمان است که از بدو پیروزی انقلاب اسلامی به مدت 27 سال در این استان و با بهره‌گیری از رانت‌های اقتصادی استان به آلاف و الوف رسیده در سالهای اخیر خود را قیم ملت نیز می‌داند و با اما و اگرها کار را به جایی رسانده که تلویحاً حمایت های رهبری معظم انقلاب اسلامی از دولت منتخب مردم را به عنوان تحمیل رئیس جمهور ذکر کرده و می‌گوید : مردم ایران در برابر اینکه هر مقامی در سطح کشور بخواهد فردی را به عنوان رئیس جمهور به آن ها تحمیل کند، موضع می‌گیرند.

سئوال ما از عضو حزب کارگزاران سازندگی این است که مگر وزیر کشور و رئیس ستاد انتخابات دولت متبوع شما ـ دولت اصلاحات ـ سرکارند که فردی بخواهد بر مردم تحمیل شود ؟ یا انتخابات مجلس ششم است که آراء مردم تهران در مورد حضرت آیت الله هاشمی رفسنجانی که حداقل نفر چهارم انتخابات بودند، فرد سی ‌و ‌یکم از صندوق در آید و فقط با بازرسی تعدادی از صندوق های رأی، ایشان تا رده هیجدهم ارتقاء یافت و اگر خود کناره گیری نمی‌کرد و باز شماری آراء ادامه می‌یافت، وزارت کشور به دلیل تقلب گسترده در انتخابات مجبور می‌شد انتخابات تهران را باطل کند.

البته تفکر ایشان چون بر اساس فکر منحط لیبرال دمکراسی غربی شکل گرفته مانعی ندارد که با این اما و اگرها بخواهد جو انتخابات را ناسالم جلوه دهد و به امید شکاف در جبهه اصول‌گرایان روز بگذراند که این آرزو را به جنگل قائم خواهد برد زیرا یکی از شاخصه‌های روشن اصول‌گرایی ولایت‌‌مداری است و جریانات اصول‌گرا و مردم ولایت مدار قدمی از ولایت عقب نمی‌گذارند البته آرزوی ما این است که آقای خاتمی بیاید و این آرزو از جهاتی حائز اهمیت است: یکی اینکه نظر حسین مرعشی تحقق یابد که معتقد است ‌بر اساس دیدگاههای موجود در سطح کشور آقای خاتمی بهترین فرد برای کاندیداتوری انتخابات ریاست جمهوری آینده است و از سوی دیگر خاتمی که هشت سال عمر نظام اسلامی را با شعار اصلاحات ضایع نموده و تازه اعلام می‌کند قبلاً اصلاحات تعریف نشده بود و باید اصلاحات را تعریف کنیم! فرصتی بیابد و همچنین حامی مالی مانند شهرام جزائری برای تأمین بودجه تعریف اصلاحات که بتواند اصلاحات را لااقل تعریف کند، بیابد و از جهتی مردم سرنوشت انتخابات را رقم زده و این بار « نه» ملت را ، ایشان و جریان اصلاح طلب دروغین بشنوند، زیرا در سالهای گذشته از انتخابات مجلس هفتم و هشتم و دو دوره شوراها و ریاست جمهوری نهم نخواستند این ‌« نه» را بشنوند. هر چند این بار با شعاری فراسوی ایرانی به میدان آمده اند و می‌خواهند موج سوم راه بیندازند

و در تبلیغات خود از صدای طوفان و وزش باد شدید بهره برده‌اند، بدانند که امواج سیاسی و طوفانها و تند بادها هر چند آب دریاها را متلاطم می‌کند و در خشکی ها گرد خاک به راه می‌اندازد ولی آنچه می‌ماند اقیانوس بیکران ملت و نظام مقدس اسلام حاکم بر آن است و آنچه به ساحل عدم و نیستی می‌رسد امواج سست بنیان و بی ریشه است و در خشکی ها آنچه ماندگار است ایران و مردم مومن ساکن در این آب و خاکند و آنچه ناچار به محو شدن است طوفان است.

در پایان سخنگوی حزب لیبرال دمکرات کارگزاران سازندگی را به برهه‌ای از تاریخ اسلام ارجاع می‌دهم که می‌گوید:«‌ اردوگاه باند اموی در صفین در حال سقوط بود. مالک اشتر فرمانده لشکر علی ابن ابیطالب علیه السلام عرصه را بر آن ها تنگ کرده بود. در این حال سیاست بازان حرفه‌ای اموی برای ایجاد تفرقه در صفوف طرفداران علی علیه السلام شعار « لا حکم الا لله » سر دادند و قرآنها را بر سر نیزه کرده و گفتند که بین ما و شما باید قرآن حکم کند. یک عده از ساده اندیشان و راحت طلبان که در سپاه امام علی علیه السلام خود را جا زده بودند‌، جذب این شعار شدند و در مقابل فریاد علی علیه السلام که فرمود ‌این کلمه حقی است ولی دشمنان مقاصد باطلی را در طرح این شعار دارند...»‌ تا آنجا پیش رفتند که باعث خروج خود از راه حق شده و خسارت غیر قابل جبران بر جبهه حق و عدالت وارد کردند و در نهایت باطل را بر کرسی نشاندند و خود نیز عواقب شوم أن را چشیدند و نسل های بعد را تا قرن ها از عدالت و حق محروم کردند.

 امروز دیگر زمان بر نیزه کردن شجره نامه سید بی جهت خندان گذشته و دیگر برگها را نیز مانند تحصن و خروج از حاکمیت و نوشتن نامه برای آمریکا برای سرکوب حزب الله و حماس و نوشتن نامه برای نائب امام زمان و جام زهر به ایشان پیش کش کردن و ...گذشته است و مردم فریب چنین حرکاتی را نخواهند خورد.