حسنی مبارک در خدمت چه کسی است ؟
 
 *عطا بهرامی
مصر نشان داده است که بدون هیچ چشم داشتی به اسرائیل خدمت می کند. سیاست این کشور در قبال بحران غزه فراتر از ماکیاولیسم سیاسی است، آن ها منافع ملی مصر را به دشمن استراتژیک خود بخشیده اند و به بهانه یک دشمن موهوم در کنار اسرائیل می جنگند.

مصر به دنبال چیست؟
در حالیکه تهاجم رژیم صهیونیستی به غزه سومین هفته را سپری می کند و مقاومت مردم غزه باعث برهم خوردن محاسبات اولیه شده است، مطبوعات دولتی مصر حملات تبلیغاتی زیادی را علیه ایران سازماندهی کرده اند و می کوشند با ارئه تحلیل های عجیب و غریب دولت مبارک را در کنار مردم فلسطین نشان دهند و ایران را مقصر در کشتار مردم غزه بنامند.
حسنی مبارک نشان داده است که با هر چیزی که سلطنتش را تهدید کند با تمام وجود مقابله خواهد کرد. همگان به خوبی به یاد دارند که در جنگ 33 روزه وی چه نقشی بازی کرد. طرح آمریکا برای خاورمیانه، موسوم به خاورمیانه بزرگتر که در حقیقت طرحی برای مشروع جلوه دادن حضور آمریکا در منطقه است مبارک را به شدت وحشتزده کرده بود به طوریکه وی پذیرفت تا در برابر استثنا شدن از دمکراتیزه شدن مصر و خداحافظی با سلطنت در کنار اسرائیل و در برابر مردم لبنان قرار گیرد.
اما هم اکنون مصر چه نقشی در برابر مردم غزه در پیش گرفته است؟ در جنگ 33 روزه یک دلیل موهوم برای چسبیدن به اسرائیل وجود داشت اما در مقطع کنونی اینچنین استدلالی نیز نمی توان یافت، با این حال نقش مصر در دفاع از اسرائیل پررنگ تر شده است. مقامات مصری با فرافکنی مدام از مقاومت گذشته مردم مصر یاد می کنند. بر کسی پوشیده نیست که موضع مردم مصر در شرایط کنونی در تقابل کامل با نظام استبدادی این کشور قرار دارد و آن ها خواهان کمک به مردم غزه هستند.
کاندولیزا رایس وزیر خارجه آمریکا با خیالی آسوده جبهه فشار دیپلماتیک بر حماس را به مبارک واگذار کرده است و وی نیز از هیچ تلاشی برای وادار کردن حماس به پذیرش آتش بس طراحی شده توسط اسرائیل خودداری نمی کند. طرح مصر موقعیت اسرائیل را که در جبهه جنگ کاری از پیش نبرده ارتقا می دهد و منافع فلسطینی ها را برآورده نمی سازد.
تنها کشور اسلامی که به طور مستقیم قادر است در شرایط کنونی به حماس کمک کند مصر است؛ گذرگاه رفح معیار راستی آزمایی سران مصری است که ادعای کمک به غزه را دارند. موضع آن ها در قبال این مساله جبهه واقعی آن ها را مشخص می کند.
مصر نشان داده است که بدون هیچ چشم داشتی به اسرائیل خدمت می کند. سیاست این کشور در قبال بحران غزه فراتر از ماکیاولیسم سیاسی است، آن ها منافع ملی مصر را به دشمن استراتژیک خود بخشیده اند. چه محاسبه ای باعث شده است مقامات مصری خطر ایران را که به تعبیر آن ها حامی حماس است بر خطر اسرائیل ترجیح دهند؟ اگر بپذیریم که حماس نه یک نیروی وابسته به ایران بلکه نیروی مستقیم ایران باشد و افراد آن نیز ایرانی باشند، منطقه ای کوچک است که تنها یک و نیم میلیون جمعیت دارد و فاقد تجهیزات نظامی پیشرفته و ارتش است، در حالی که رژیم صهیونیستی دارای یک زرادخانه بزرگ هسته ای با بیش از 300 کلاهک است و بارها مصر را در جنگ شکست داده و خاک آن را متصرف شده است. آریل شارون پس از مذاکرات طولانی و وساطت مقامات آمریکایی حاضر شد از صحرای سینا عقب نشینی کند. مبارک ایران را به دشمنی با مصر متهم می کند و شاید چند صباح دیگر برای مردم مصر درباره خطرات ایران و لزوم دوستی با اسرائیل برای مردم این کشور سخنرانی کند. با توجه به این حقایق دمشن مصر کیست و مبارک به چه کسی خدمت می کند؟  

/ایرنا/