غزه ، پیام رهبری و مسئولیت ما

  

*رئوف پیشدار

پیام رهبر معظم انقلاب اسلامی به مناسبت فاجعه بزرگ غزه ، حجت را بر همگان تمام کرده است. این پیام ،برای تمامی مسلمانان و آزادیخواهان و بخصوص رهبران ، علما و اندیشمندان در سرتاسر جهان و بویژه کشورهای اسلامی مسئولیت آور است.


پیامی که حجت را از همه حیث بر انسان ! نه فقط مسلمان ، تمام می کند ، و پس از این ما هستیم ، خدا و وجدان خویش ، و اگر طالب شهادت باشیم هم زهی سعادت که دراین راه باشد ، که حکم فرمودند:"همه مجاهدان فلسطین و همه مؤمنان دنیای اسلام به هر نحو ممکن، موظف به دفاع از زنان و کودکان و مردم بی‌دفاع غزه‌اند و هر کس در این دفاع‌ مشروع و مقدس کشته شود، شهید است و امید آن خواهد داشت که در صف شهدای بدر و اُحد در محضر رسول‌الله ـ صلی‌الله‌علیه‌وآله‌ ـ محشور شود." در ماهیت ددمنشانه و خوی جنایتکارانه رژیم جعلی صهیونیستی هیچ وجدان آگاه و بیدار و مسئولی تردیدندارد . فلسطین 60سال است دراشغال رژیمی اشغالگر قرار دارد که رهبران آن هیچ ریشه ای در فلسطین ندارند ، اما سرنوشت آنرا بدست گرفته و بومیان آنرا آواره کرده اند. اشغال فلسطین تنها یک مساله اسلامى نیست . اشغال فلسطین و مسایلی که در آن گذشته و می گذرد از دیدگاه فطرى و وجدانى نیز مساله ای بزرگ است . "تلاش براى آزادى فلسطین، تلاش براى آزادى مقدسات همه ادیان الهی و تلاش براى آزادى انسان است و تلاشى است براى جلوگیرى از آلوده شدن نام خداوند در روى زمین ، زیرا صهیونیسم با رفتارهاى خود نام خداوند را آلوده مى سازد. این رژیم در جنایات خود به افسانه ای به نام هلوکاست اتکا می کند که هر اندازه واقعیت داشته باشد ، مسئول و پاسخگوی اصلی کسانی هستند و باید باشند که امروز از حامیان اول رژیم صهیونیستی در قتل عام گسترده فلسطینی ها در کربلای غزه هستند ، که هم آنها بودند که مرتکب آن شدند . هلوکاست واقعی جنایاتی است که توسط کافران حربی در غزه جریان دارد و در آن یک رژیم تروریستی با حمایت گسترده و چشم و گوش بسته و کاملا مطیع دنیای استکباری هر آنچه در توان دارد را برای حذف یک ملت بکار گرفته است. جنایات رژیم صهیونیستی در غزه همانطور که رهبری معظم انقلاب دگربار آنرا تذکر دادند ، بار دیگر خطر وجود این رژیم تروریستی را نه فقط برای ملت ها و دولت های منطقه که بلکه جهان ، نشان داد . خطری که در طول 60سال گذشته بارها و بارها رهبران اسلامی بخصوص شیعه و از آن میان بیش از همه امام خمینی (ره) بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران و رهبر معظم انقلاب حضرت آیت الله خامنه ای درهمه مناسبت ها و فرصت ها تذکر داده اند.رژیم غاصب صهیونیستی در این دور ، درست از لحظه ای تصمیم جدی به شدیدترین سرکوب مردم در بند در غزه گرفت که در نیویورک ،دوحه ، قاهره و چند جای دیگر ، رهبران کشورها و نهادهای اسلامی به بهانه هایی چون فلان اجلاس ، کنفرانس و گردهمایی به همنشینی با سران تروریست ها نشستند و خود را موافق و هماهنگ با آنها نشان دادند ، که چراغ سبزی بود برای کشتار یک ملت در عزه . هم نشینان تروریست ها همانهایی بودند و هستند که با اولویت بخشی به ملاحظات سیاسی خود ، در پشت درهای بسته چند ساعت قبل از حمله گسترده جنگنده ها به وزیر خارجه رژیم صهیونیستی در پایتخت همسایه غزه ، مجوز دادند ، و مرزها را بسته نگه داشتند تا دشمن خونخوار با دست بازتر و فراغ بالتر از هر زمانی ، به قتل عام مردمی بپردازد که ماهها خشن ترین و غیر انسانی ترین اشکال جنایت ها را نسبت به خود شاهد بودند ، جنایاتی که از مصادیق بارز و آشکار و غیر قابل تردید جنایات جنگی محسوب می شود.این رهبران چگونه ادعای رهبری جوامع اسلامی را دارند حال آنکه به اولین و اساسی ترین وظیفه و تکلیف خود در برابر فلسطینی ها درهیچ مقطع از تاریخ فلسطین و از جمله دوره کنونی و چند سال محاصره کامل غزه ، عمل نکردند و نکبت را تا آن حد نسبت به خود پذیرفتند که حتی دست در دست جنایتکاران غاصب عکس هم گرفتند تا میزان سرسپردگی خود را به آستان صهیونیسم !! بدون هیچ شرمی به تمامی جهانیان نشان دهند ! آنهایی که در نیویورک کنفرانس گفت وگو و تفاهم !! راه می اندازند و ادعای رهبری جهان اسلام را دارند ،‌می توانند پاسخ دهند چرا در همه ی این سالها اجازه نداده اند در مقدس ترین سرزمین های جهان حتی یک جمعیت 10نفری به تظاهراتی مردمی علیه جنایات گسترده صهیونیسم ها بپردازند ؟ آنهایی که در پایتخت عربی به رژیم غاصب تروریستی اجازه داشتن دفتر رسمی تجاری می دهند آیا می دانند که حتی ملت خود آنها ، آنان را شریک جرم جنایات صهیونیست ها می دانند ؟ این حرکات و رابطه ها هیچ چیز جز تایید جنایت ، و چشم بستن به روی آن نیست . این همان مصیبت بزرگتری است که رهبری معظم انقلاب در پیامشان به مناسبت فاجعه غزه به آن اشاره می کنند ، و چه مصیبتی بالاتر از این که "دولت‌های مسلمان که باید در برابر رژیم غاصب و کافر و محارب، از مردم مظلوم غزه حمایت می‌کردند، رفتاری پیشه کنند که مقامات جنایتکار صهیونیست، گستاخانه آنها را هماهنگ و موافق با این فاجعه‌آفرینیِ بزرگ معرفی کنند؟ سران این کشورها چه جوابی در برابر رسول‌الله ـ صلی‌الله‌علیه‌و‌آله ـ خواهند داشت؟ چه جوابی به ملت‌های خود که یقیناً عزادار این فاجعه‌اند خواهند داد؟ به یقین امروز دل مردم مصر و اردن و سایر کشورهای اسلامی از این کشتار، پس از آن محاصره طولانی غذایی و دارویی لبالب از خون است. " مدعیان حقوق بشر و دموکراسی کجایند؟ آیا اینهایی که در سرزمین آبا و اجدادی خودشان توسط یک رژیم جعلی ، غاصب و تروریست به صورت سازمان یافته کشته می شوند ، برخوردار از حقوق انسانی نیستند ؟ انتخاباتی آزاد و حاکمیت رای مردم ، اساس دموکراسی را تشکیل می دهد .مردم فلسطین براین اساس و شیوه "حماس " را به عنوان دولت منتخب خود برگزیده اند . آیا این ملت باید برای انتخاب خود که مورد نظر و مقبول استکبار و غاصبان نیست ، این چنین مجازات شود ! آیا مسخره تر از این رفتاری در سطح جهان می توان سراغ کرد ؟ فاجعه غزه دروغ بودن و ریاکارانه بودن همه ی ادعاهای مدعیان حمایت از حقوق بشر ، آزادی و دموکراسی را فاش و آنها را روسیاه و بر پرونده جنایات جنگی آنها افزود . آنها با " بی تفاوتی و شاید هم همراهی " در جنایات تروریست های غاصب ، شریک جنایات جنگی آنها هستند .آنها به این ترتیب شرکت خود در جبهه ضدیت با اسلام و مسلمین را نشان دادند. پاسخ رهبران اسلامی بخصوص در مراکزی چون الازهر که رییس آن دست در دست رییس رژیم غاصب می گذارد، به این مهم و سوال اساسی که "آیا هنگام آن نرسیده است که به واجب نهی از منکر و کلمةُ حقٍ عندَ امامٍ جائر عمل کنید؟ " چیست ! و "آیا عرصه دیگری عریان‌تر از آنچه در غزه و فلسطین در جریان است در همدستی کُفار حربی با منافقان امّت برای سرکوب مسلمانان لازم است، تا شما احساس تکلیف کنید؟ " در این میان رسانه ها و روشنفکران جهان اسلام و به ویژه جهان عرب موکلفند همانطور که ولی امر مسلمین در پیامشان تکلیف فرمودند ، نسبت به مسئولیت خود بی تفاوت نباشند و با افشای هر چه بیشتر ماهیت رژیم صهیونیستی ، رژیم های وابسته ، سازمانهای حامی تروریست ها ، به رسوا سازی بیشتر آنها بپردازند ، و تمام توان خود را معطوف وحدت امت اسلامی دربرابر متجاوزان نمایند. دراین میان مسئولیت بزرگی بر دوش سازمان کنفرانس اسلامی قرارگرفته است. مسئولیتی تاریخی که عمل به آن می تواند برای آینده این سازمان مهم و نشانه ضرورت بقا ، و عدم عمل به آن ، نشانه عدم نیاز و ضرورت به این سازمان تلقی شود ،‌و آن برانگیختن کشورهای اسلامی و بکار بردن همه راهکارها و بکارگیری همه ی ظرفیت های جهان اسلام برای مجازات غاصبان تروریست و حامیانشان می باشد.وَ سَیعلَمُ ‌الذین ظَلَموا اَیّ مُنقلبٍ یَنقلبون.