محمد باقر قالیباف، شهردار تهران اخیرا مقاله ای را تحت عنوان "دولت توسعه و ضرورت های شکل گیری آن در ایران" منتشر نموده و در آن چند تن از روشنفکرنماها را که بارها در سخنان رهبری ذم شده اند، تحسین کرده است.
به گزارش ایرنا شهردار تهران در این مقاله از چهره های بدنام تاریخ معاصر ایران نظیر میرزا ملکم خان و فتحعلی آخوندزاده به عنوان "تلاشگران فکری" یاد کرده و می نویسد: "اولین تلاشگران فکری ایرانی مانند ملکمخان، آخوندزاده و آقاخان از وضعیت فرهنگی عمومی، آموزش نایافتگی مردم، فقدان آگاهی و نبود اخلاق موافق توسعه گلایه میکردند. " رهبر معظم انقلاب در 22 اردیبهشت سال 77 در جمع دانشجویان دانشگاه تهران در باره این به اصطلاح تلاشگران فکری فرموده اند: "میدانید که در بیست سال آخرِ زندگی ناصرالدّینشاه، انحصارات خارجی پدر این مملکت را درآورد. انگلیسیها میآمدند انحصاری میگرفتند - انحصار گمرکات، انحصار دخانیات، انحصار راهآهن و ... - باز روسها از آن طرف میآمدند و میگفتند شما به رقیب ما امتیاز این معامله انحصاری و این به اصطلاح تجارت را دادید، باید به ما هم بدهید؛ به آنها هم چیزی میدادند! بعدها اسم این را «موازنه مثبت» گذاشتند؛ موازنه بین روس و انگلیس در سیاست خارجی و ارتباطات اقتصادی؛ منتها بر مبنای مسابقه! یک چیزی به این قدرت بدهند، دیگری فردا بگوید چرا به من ندادید؛ اینها هم بگویند بگیر این هم مال تو! باز او بگوید مال من کم شد، بگویند این هم مال تو! ایران را به نفع خاندان سلطنت - یعنی همان ناصرالدینشاه و درباریها و هر کسی که بتواند از این سفره یغما لقمهای ببرد - غارت میکردند. این آقای روشنفکری که به عنوان معروفترین پیامآور روشنفکری و روشنگری در ایران مطرح بود - یعنی همین میرزا ملکم خان - خودش دلّال قضیه «رویتر» بود! در همین انحصار معروف تنباکو - که میرزای شیرازی، مرجع تقلید وقت، آن را تحریم کرد و جلوِ این معامله زیانبار را گرفت - میرزا ملکم خان خودش دلّال آن بود! واقعاً یکی از دلّالیهای عمده میرزا ملکم ارمنی، همین قضیه «رژی» بود که دربار هم آن را قبول کرد. این آدم میخواهد در ایران پیامآور روشنفکری باشد؛ یعنی مردم را به آینده، به تجدّد و نوگرایی دعوت کند؛ ببینید مردم چه از آب درمیآیند! من نمیدانم شما چقدر از تاریخ معاصر اطّلاع دارید و چقدر آن را خواندهاید. چقدر خوب است که شما در تابستان که قدری فراغت پیدا میکنید، واقعاً برنامهریزی کنید و قدری از تاریخ معاصر، از جمله همین قضیه تنباکو را مطالعه کنید. کتابهایی هم درباره این موضوع نوشته شده که مناسبت است آنها را بخوانید. البته مطالعه کتابهای امین را میگویم. بعضیها هستند که چون پای روحانیت و دین در میان است، از عنادی که با دین دارند، حاضر نیستند به افتخار به این بزرگی اعتراف کنند و آن را مطرح نمایند. از یک بُعد دیگر، میرزا فتحعلی آخوندزاده شبیه میرزا ملکمخان است. این آخوندزاده، از خامنه است. من از خامنهایهای قدیمی و بعضی از خویشاوندان خودمان چیزهای زیادی نسبت به او شنیدهام و میدانم. ایشان قبل از انقلاب اکتبر به قفقاز رفت و در روسیه سر سفره تزارها نشست و با کمک تزارها و زیر سایه آنها، به خیال خودش بنا کرد علیه دستگاه استبداد ایران مبارزه کردن! این مبارزه، مبارزه نامطمئنی بود؛ این قابل قبول نبود. اولین چیزی را هم که اینها هدف قرار میدادند، به جای اینکه بیشتر به استبداد و جهات سیاسی بپردازند، به دین و اعتقادات مردم و سنّتهای اصیل بومی میپرداختند که آن را بعداً خواهم گفت." محمدباقر قالیباف در ادامه این مقاله رویکرد جمهوری اسلامی را نسبت به غرب بدبینانه، غیر واقع بینانه و احساساتی و همانند دولت های جهان سومی دانست و خواستار اصلاح این نگرش و تنش زدایی با غرب تحت عنوان "رنسانس در سیاست خارجی" شد و اظهار داشت:"اغلب دولتهای جهان سومی درکی واقعبینانه از محیط بینالمللی و جایگاه و نقش کشور خود در این عرصه ندارند؛ به این معنا که تلقی آنها براساس سمت و سویی احساساتی تعیین شده است.نگاهی به جامعه و سیاست در ایران معاصر نیز مجموعهای از این دیدگاههای هراسگونه را از دنیای بیرون نشان میدهد. دیدگاههایی که در سایه آنها، ایران رویکردی بدبینانه و نامعقول و به دور از واقعبینی نسبت به دنیا داشته است. البته هیچکس نمیتواند آثار مخرب غربیها را در سرنوشت ایرانیان درنظر نگیرد، ولی برداشتی که ایرانیان از تجربه تاریخی خود در ارتباط با غرب دارند، متاسفانه در ابعادی خاص، امکان تعامل معقول آنها را با دنیای بیرون از آنها گرفته است. دولت توسعهگرا همانطور که باید به محیط داخلی خود توجه داشته باشد، باید بتواند که با محیط خارجی نیز ارتباطی سازنده برقرار کند و با اتخاذ رویکردی معقول و واقعبینانه، تعامل با دنیای بیرون را مدیریت کند. محیط بینالمللی در تمامی عرصهها، سرشار از فرصت است؛ ضمن آنکه تهدید هم با آن آمیخته است. این نکته را میدانیم که شرط استفاده از این فرصتها آن است که دولت موفق شود گونهای سیاست خارجی معقول را در فضای بیرونی مدیریت کند، سیاست خارجیای که در آن مسئله ز مینهسازی برای توسعه، محور باشد. رهاشدن سیاست خارجی از دیدگاههای تهدیدگرایانه صرف، گامی مهم در این مسیر است. دولت توسعهگرا در سیاست خارجی خود، به گذر از دیدگاههای احساساتی - که پیش از این به عنوان دیدگاهی جهان سومی خوانده شد- به سوی واقعگرایی نیازمند است؛ این گذار را میتوان رنسانس سیاست خارجی ایران نامید. رنسانسی که در نهایت، میزان تنش با دنیای بیرون را برای ایران کاهش میدهد. این تنشزدایی، بسیاری از فرصتهای موجود در محیط بینالمللی را برای ایران به ارمغان خواهد آورد، فرصتهایی که نیاز ضروری ایران در روند توسعه هستند ." گفتنی است متن کامل مقاله محمدباقر قالیباف طی اقدامی هماهنگ در خبرگزاری های فارس و ایسنا و سایتهای خبری تابناک، فردا،همشهری آنلاین،زمزمه،دیلم نیوز،نیاز 24،اصولگرایان اصلاح طلب آذربایجان،انجمن صنفی روزنامه نگاران استان اصفهان و پایگاه غیر دولتی انتخابات ریاست جمهوری منتشر شده است. علاوه بر این ، تحلیل محتوای کمی این مقاله نشان می دهد که در این مقاله 218 بار واژه "توسعه" ، 17 بار واژه "عقب ماندگی" ، 11 بار واژه "پیشرفت" ،11 بار واژه "اسلامی" ، 7 بار واژه "سرمایه" ، 6 بار واژه "مدرن" ، 5 بار واژه "اصلاحات" و تنها 2 بار واژه "عدالت" مورد استفاده قرار گرفته اند." |