انقلاب اسلامى و فرهنگ عاشورا

 

ملّت انقلابى ایران با رهبرى حضرت امام خمینى (ره )بـا الهام از عاشوراى حسینى پرشکوه ترین انقلاب را در تـاریـخ آفـریـد. در ایـنـجـا بـه بـررسـى نـقـش فـرهـنـگ عـاشـورا در شکل گیرى و تداوم انقلاب اسلامى مى پردازیم .

انـقلاب شکوهمند اسلامى چنان که از نامش پیداست ، ماهیتى صد در صد اسلامى دارد و تار و پـود آن را فرهنگ اسلامى تشکیل داده به گونه اى که منهاى اسلام هیچ مفهومى ندارد. از سـوى دیـگـر، مـفـسـر و سـخـنـگـوى اسـلام راسـتـیـن نـیـز کـسـى جـز پـیـامـبـر و اهل بیت معصوم او نیست همان طور که خود فرمود:
مـن دو چـیـز گـران سـنـگ در مـیـان شـمـا مـى گـذارم ؛ کـتـاب خـدا و اهل بیتم ، مادامى که به این دو وصل باشید، هرگز گمراه نخواهید شد.(194)
بـراسـاس خـواست رهبر اسلام ، مسلمانان واقعى ، معارف دینى و سرمشق زندگى خویش را در هـمـه ابـعـاد از اهـل بـیـت پـیامبر مى گیرند که در آن میان ، خط مشى انقلابى و حماسى حـضـرت سـیـدالشـهـدا(ع ) جـایـگـاه خـاص خـود را دارد و آن حـمـاسه الهى و بى نظیر در طول تاریخ الگوى همه انقلابیون و سلحشورانى بوده که در برابر قدرت هاى ستمگر ((نـه )) گـفـته اند و مى توان گفت ملّت انقلابى ایران با رهبرى حضرت امام خمینى (ره ) بـهـتـریـن نـمـونـه آن اسـت کـه بـا الهام از عاشوراى حسینى پرشکوه ترین انقلاب را در تـاریـخ آفـریـد. در ایـنـجـا بـه بـررسـى نـقـش فـرهـنـگ عـاشـورا در شکل گیرى و تداوم انقلاب اسلامى مى پردازیم .

1 ـ طاغوت زدایى
در فـرهـنـگ تـشـیع ، رهبر جامعه باید از ویژگى هاى متعددى همچون ، علم ، تقوا، درایت ، دلسـوزى ، اخـلاص و... بـرخـوردار بـاشـد و از سـوى خـدا در چنین جایگاهى منصوب شده باشد، در غیر این صورت هر کس ، زمام امور مسلمانان را به دست گیرد، طاغوت است و هیچ مـسـلمـانـى حـق نـدارد او را بـه رسمیت شناسد و مورد حمایت قرار دهد، بلکه موظّف است در تـضـعـیـف و نـابـودى چـنـیـن حـکـومـتـى تـلاش کـنـد و بـه تـشـکـیـل حـکومت حق کمک نماید. این مطلب به صراحت در نامه امام حسین (ع ) به مردم کوفه آمده است :
بـه جـان خـودم سـوگـند! امام جز کسى نیست که قرآن را حاکم کند، عدالت را برپاى دارد به دین حق عمل کند و به خاطر خدا خویشتن را وقف این امور نماید.(195)
نـامـه بالا در حالى به سوى مردم کوفه ارسال شده که امام حسین (ع ) به درخواست مردم کـوفـه مـبـنـى بـر نـفـى بـیـعـت یـزیـد و اصـرار بر بیعت با امام پاسخ مثبت داده و همراه اهـل بیت خویش ‍ راهى کوفه است . بنابراین یکى از اهداف حضرت سیدالشهدا سرنگونى حکومت طاغوتى بنى امیه و تشکیل حکومت اسلامى بوده است .
امام راحل (ره ) نیز درباره رژیم پهلوى فرمود:
... حـکـومـتـى طـاغـوتـى اسـت و اسلام اطاعت از این حکومت را بر مردم حرام کرده و مبارزه با حکومت طاغوت را واجب شمرده است .(196)
مـا خـواسـتـار بـرکـنـارى شـاه هـسـتـیـم و مـى خـواهـیـم حـکـومـت عدل اسلامى را جایگزین این نظام فاسد گردانیم .(197)

2 ـ ترویج اسلام
حکومت فاسد اموى در هزار ماه سلطنت خود، تابع اسلام انحرافى و تحریف شده و مروج آن بود و مى توان گفت یک حکومت لائیک و حتى ضد دین بود، چنان که معاویه پس از صلح با امـام حـسـن (ع ) و مـسلّط شدن بر مملکت اسلامى در یک سخنرانى عمومى که در کوفه ایراد کرد، ابراز داشت ؛ ((هان اى اهل کوفه ! مى پندارید که من به خاطر نماز و زکات و حج با شـمـا جـنـگـیدم ؟ با اینکه مى دانسته ام شما این همه را به جاى مى آورید! من فقط با شما بـه جـنـگ برخاستم که بر شما حکمرانى کنم و زمام امر شما را به دست گیرم و اینک خدا مـرا بـه ایـن خـواسته نائل آورده هر چند شما خوش ندارید!... مصلحت مردم فقط در سه کار اسـت ؛ اداى مـالیـات هـا در سـر وقـت ، روانه کردن سرباز در سر وقت و جنگیدن با دشمن .(198)
بـسـیـار روشن است که هر مسلمانى ـ چه رسد به امام حسین (ع ) که امام و پیشواى مسلمانان اسـت ـ وظـیـفـه خود مى داند که در موقع مناسب با چنین اندیشه طاغوتى مقابله کند و اسلام نـاب مـحـمدى (ص ) را به جامعه اسلامى و جهانیان معرفى نماید. این کار انقلابى و جهاد فـرهـنـگـى در انـقـلاب اسـلامـى نـیـز مـوج مـى زنـد و امـام و امـت اسـلامـى بـه پـیـروى از سـیـدالشـهـدا(ع ) بـه تـرویـج اسـلام نـاب پـرداخـتـنـد. امـام راحل ضمن مقایسه میان حکومت اموى و رژیم پهلوى فرمود:
حـضـرت سـیـدالشـهدا سلام الله علیه دیدند که معاویه و پسرش ـ خداوند لعنتشان کند ـ ایـنـهـا دارند مکتب را از بین مى برند، دارند وارونه اسلام را جلوه مى دهند، اسلامى که آمده اسـت . بـراى ایـنـکـه انـسـان درست کند، نیامده است قدرت براى خودش درست کند، آمده است انـسـان درسـت کـنـد، ایـنـهـا ایـن پـدر و پـسـر [مـعـاویـه و یـزیـد] مثل این پدر و پسر [رضاخان و محمدرضا پهلوى ] اسلام را وارونه داشتند نشان مى دادند، شـرب خـمـر مـى کـردنـد امام جماعت هم بودند! مجالسشان مجالس لهو و لعب بود، همه چیز [فاسد] در آنها بود، دنبالش هم جماعت بود، امام جماعت هم مى شدند، امام جماعت قمارباز!... بـه اسـم رسـول الله بـر ضـد رسـول الله قیام کرده بودند، فریادشان لا اله الاّ اللّه بـود و بـر ضـد الوهیت قیام کرده بودند، اعمالشان ، رفتارشان ، رفتار شیطانى ، لکن فریادشان فریاد خلیفه رسول الله .(199)
نـگـرش امام به مسائل روز، نهضت و انقلاب و برپایى جمهورى اسلامى و دفاع از ارکان آن ، دقیقاً برگرفته از سنت پیامبر و روش امامان معصوم به ویژه سیدالشهدا(ع ) بود و اعـتـقـاد داشـت اگر ما همه چیزمان را فدا کنیم و در زمانه غربت اسلام ، ازدین خداحمایت کنیم وآن را ترویج نماییم ، بسیار ارزشمنداست ؛
مـا در عـیـن حـالى که جوان هاى بسیار لایق خودمان را، مردان کاردان خودمان را از دست دادیم لکـن آن چـیـزى کـه بـه دسـت آوردیـم ، ارزشـش بـیـش از ایـن مـعـانـى اسـت ، آنـى است که سـیـدالشـهـدا سـلام اللّه عـلیـه ، زن و فـرزنـد خـودش را فـداى او کـرده ، آنـى اسـت که رسول اللّه (ص ) زندگانى خودش را در راه او صرف کرد و ائمه معصومین ما در راه او آن همه رنج دیدند.(200)

3 ـ شکستن فضاى اختناق
بـنـى امیه ، عرصه سیاسى ـ اجتماعى را بر همگان تنگ کرده بودند و به جز عدّه معدودى تـوان مـخـالفـت بـا آنـان را نـداشـتـنـد و آنـهـا نـیـز کـسـانـى بـودنـد کـه در مـکـتـب اهل بیت تربیت یافته بودند مانند عمرو بن حَمِق ، رُشَید هَجَرى ، حجر بن عدى ، میثم تمّار و سعید بن جبیر که جملگى توسط مزدوران بنى امیه سر به تیغ و دار سپردند یا زنده بـه گـور شدند. سیدالشهدا(ع ) با قیام بر ضد حزب اموى ، جوّ اختناق را شکست و روح حـمـاسه و قیام بر ضد ستمگران را در کالبد بى جان جامعه دمید و مسلمانان از حسین (ع ) آموختند که نباید زیر ستم بروند؛
بزرگ فلسفه قتل شاه دین این است
که مرگ سرخ به از زندگى ننگین است
نه ظلم کن به کسى نى به زیر ظلم برو
که این مرام حسین است و منطق دین است
کـارآیـى ایـن مـنـطـق ابـوعبداللّه (ع ) در انقلاب اسلامى به دوست و دشمن پوشیده نیست و جهانیان از جراءت و شهامت ملت انقلابى ایران ، انگشت تعجب به دندان گزیدند؛ چرا که هـمـه روزه اخـبار تظاهرات و فعالیت هاى ضد ستم شاهى این ملت قهرمان ، مهم ترین خبر رسـانـه هـاى جـهـانـى را تشکیل مى داد و هیچ تردیدى نبود که تظاهرات میلیونى مردم در سـال 57 بـه ویـژه در 17 شـهـریـور و تـاسـوعـا و عـاشـوراى آن سـال جـز بـا الهـام از روحـیـه حـمـاسـى شـهـداى کربلا به وقوع نپیوست ، امام خمینى در سالگرد حماسه 17 شهریور طى پیامى فرمود:
... 17 شهریور مکرر عاشورا و میدان شهدا مکرر کربلا و شهداى ما مکرر شهداى کربلا و مـخـالفـان مـلت ما مکرر یزید و وابستگان او هستند، کربلا کاخ ستمگرى را با خون در هم کـوبـیـد، کـربـلاى مـا کـاخ سـلطـنت شیطانى را فروریخت . اکنون وقت آن است که ما ـ که وارثـان ایـن خـون هـا هـسـتیم و بازماندگان جوانان و شهداى به خون خفته هستیم ـ از پاى نـنـشـیـنـیـم تـا فداکارى آنان را به ثمر برسانیم و با اراده مصمّم و مشت محکم ، بقایاى رژیـم سـتـمـکـار و توطئه گران جیره خوار شرق و غرب را در زیر پاى شهداى فضیلت دفن کنیم .(201)
ایـن نـکـته بسیار حائز اهمیت است که ملّت ایران در زمانى با الهام از عاشوراى حسینى بر ضـد رژیـم تـا دنـدان مـسـلّح پـهـلوى شـوریـد و آن را سـرنـگون کرد، که شاه به عنوان ژانـدارم قـدرتـمند در منطقه خلیج فارس ، انجام وظیفه مى کرد و حافظ منافع نامشروع و مـسـتکبرانه ارباب خود امریکا بود و حتى به دستور امریکا در خاموش کردن صداى انسان هاى آزادى بخش منطقه ایفاى نقش مى نمود و به اربابان خود اطمینان داده بود که ایران در حقیقت یک جزیره امن براى آنان است .

4 ـ فضا سازى محرم و صفر
بـا تـدبـیـر اهل بیت پیامبر، ایام شهادت امام حسین (ع ) در دستور کار سیاسى شیعه قرار گـرفـت و بزرگداشت عاشورا و زیارت ابا عبداللّه (ع ) در روزها و ماه هاى مخصوص یک وظـیـفـه دیـنـى و انـقـلابـى محسوب شد تا جایى که امام حسن عسکرى (ع )، زیارت اربعین سـیدالشهدا را از ویژگى هاى مؤ من دانست .(202) بدین ترتیب ، محرم و صفر، در فـرهـنـگ شـیـعـه جـایـگـاهـى خـاص یـافـت و دلسـوخـتـگـان اهـل بـیـت ، بـا بـزرگـداشـت ایـّام الله ، ذکر مصائب و گریه بر مظلومیت شهداى کربلا، پـیـونـدى عـمـیـق و احـسـاس عـاطـفـى بـا آنـان بـرقـرار کـرد، ایـن حـقـیـقـت در حـدیـثـى از رسول خدا(ص ) که امام صادق (ع ) آن را نقل کرده چنین آمده است :
اِنَّ لِقَتْلِ الْحُسَیْنِ حَرارَةً فى قُلُوبِ الْمُؤْمِنینَ لا تَبْرُدُ اَبَداً(203)
در دل هـاى مـؤ مـنان ، آتش سوزناکى از شهادت ابى عبدالله نهفته است که تا ابد خاموش نمى شود.
در انـقـلاب اسـلامـى ملّت ایران نیز همین آتش شعله ور شد و دود آن دودمان رژیم پهلوى را بـر بـاد داد، در طـول سـالیـان نـهـضـت ، نویسندگان و گویندگان همواره ستم یزید و یـزیـدیـان را بـرملا مى کردند و با تصریح و کنایه به مخاطبان خود مى فهماندند که بـایـد یـزیـد زمـان را شـنـاخـت و بـا آن بـه مـبارزه برخاست ، مجالس دو ماه محرم و صفر بـهترین فرصت را براى روحانیون انقلابى فراهم مى ساخت تا از پیوند عاطفى شیعیان با خاندان عصمت و طهارت بهترین استفاده را در مبارزه با رژیم طاغوتى به دست آورند و امـام خـمـیـنـى کـه بـیـش از هـمـگـان از عمق احساسات مردم خبر داشت ، بیش از دیگران از این فـرصـت هـا بـهـره بـردارى مـى نـمـود. امـام در سـیـزده خـرداد سال 42 ـ که مصادف با عاشوراى حسینى است ـ در مدرسه فیضیه قم بر فراز منبر، به طور مستقیم به شاه خائن حمله کرد و چنین اظهار داشت :
چـهـل و دو سـال از عـمـرت رفته است ، دیگر تا کى نادانى ؟ سازمان امنیت مى خواهد کارى کـنـد کـه تـو را از مـمـلکـت بـیـرون کـنـنـد، مـى گـویـنـد شـاه گـفـتـه از اسـرائیـل حـرفى زده نشود مگر شما یهودى هستید؟ مگر شما دین یهود دارید؟ مردم نخواهند گذاشت در این مملکت سلطنت کنى !(204)
در هـمـان سال سراسر مملکت شور و انقلاب بود و مراسم عزادارى سرور شهیدان به طور بـى سـابـقـه اى بـه اجـتـمـاعـات عـلیـه دسـتـگـاه پـهـلوى تـبـدیل شد به طور مثال ؛ یکى از ماءموران ساواک گزارش مى دهد که عزاداران حسینى در مسجد جامع ابوالفتح واقع در میدان شاه (سابق ) تهران نوحه سیاسى سرداده اند؛
((گفت عزیز فاطمه ، نیست ز مرگ واهمه ، تا بر تنم توان بود، زیر ستم نمى روم ، من ز یـزیـد بـى پـدر، ظـلم و سـتـم نـمـى کـشـم ، شـد مـسـاجـد و فـیـضـیـه عـاشورا، در روز قتل زاده زهرا))(205)
امـام راحـل در طـول مـبـارزات عـلیـه شاه و پس از پیروزى و در جنگ تحمیلى تلاش مى کرد فـاصـله زمـانـى مـیـان مـحـرم و صـفـر مـوجـود را بـا مـحـرم و صـفـر سـال 61 هجرى به حداقل برساند و ملّت انقلابى را در فضاى شورانگیز آن زمان برده بـر ضـد یـزیـدیـان ایـن زمـان بـسیج کند، این فراز را با بخشى از پیام امام به مناسبت فرارسیدن عاشوراى سال 57 به پایان مى بریم ؛
مـاه محرم ، ماه حماسه و شجاعت و فداکارى آغاز شد، ماهى که خون بر شمشیر پیروز شد، مـاهـى کـه قـدرت حـق ، بـاطـل را تـا ابـد مـحـکـوم و داغ بـاطـل بـر جـبـهـه سـتـمـکـاران و حـکـومـت هـاى شـیـطـانـى زد، مـاهـى کـه بـه نـسـل ها در طول تاریخ ، راه پیروزى بر سر نیزه را آموخت ، ماهى که شکست ابرقدرت ها را در مقابل کلمه حق به ثبت رساند. ماهى که امام مسلمین ، راه مبارزه با ستمکاران تاریخ را به ما آموخت .(206)

5 ـ تقویت روحیه شهادت طلبى
بزرگ ترین سرمایه مجاهدان راه خدا آنهاست که با خداجان سودا مى کنند و قرآن مجید مى فرماید:
اِنَّ اللّهَ اشْتَرى مِنَ الْمُؤْمِنینَ اَنْفُسَهُمْ وَ اَمْوالَهُمْ بِاَنَّ لَهَمُ الْجَنَّةَ...
(توبه : 111)
همانا خداوند در ازاى بهشت ، جان و مال مؤ منان را مى خرد.
و هـمـیـن سـرمـایـه عـظـیـم در طـول تـاریـخ مـبـارزه حـق و بـاطـل ، حـرف آخـر را زده و جـبـهـه کـفـر و شـرک را مـتـزلزل سـاخـته است . حضرت سیدالشهدا با همین سرمایه ، حکومت اموى را به خاک سیاه نـشاند و حضرت امام خمینى و ملّت سلحشور ایران نیز با همین دستمایه به مصاف دشمنان اسلام رفتند؛
ملّت ما اکنون به شهادت و فداکارى خو گرفته است و از هیچ دشمنى و هیچ قدرتى و هیچ توطئه اى هراس ‍ ندارد. هراس آن دارد که شهادت ، مکتب او نیست .(207)
امـام راحل بارها مردم مسلمانان به ویژه جوانان را به ادامه راه سیدالشهدا فرامى خواند و هـمـه را تـشـویـق مـى کرد که مانند شهداى کربلا از جان بازى در راه خدانهراسند، بلکه افتخارکنند که جان خویش را با رضاى الهى سودا مى نمایند؛
رضاى خدا را در نظر داشته باشید و خودتان را بنده خدا بدانید که هر طور پیش بیاورد آن طـور را راضـى هـسـتـید، همان طورى که بندگان خالص خدا، اولیاى معظم خدا این طور بـودنـد؛ هـر چـه بـراى سـیـدالشهدا (به حسب روایت ) نزدیک مى شد ظهر عاشورا و جوان هـایـش یـکـى یـکـى از بین مى رفتند، صورتش افروخته تر مى شد؛ براى اینکه مى دید روى مقصد دارد مى رود.(208)
هـمـچـنین امام دوراندیش بر این نکته تاءکید مى کند که تداوم مکتب و برپایى و دوام حکومت اسلامى به ایثار و شهادت مردان خدا وابسته است ، زیرا تبهکاران و ستمگران نمى خواهند احـکام نورانى اسلام اجرا شود و همواره مى کوشند که دین و مسلمانى را از میان بردارند و ایـن هـمت والاى مجاهدان است که این توطئه شوم را خنثى مى کند و چنین کار بزرگى بدون شهادت و جان بازى امکان ندارد؛
مـلت بـزرگ اسـلام از مـحـراب مـسـجـد کـوفـه تـا صـحـراى افـتـخـارآمـیـز کـربـلا و در طـول تـاریـخ پـرارزش سـرخ تـشـیـّع ، قـربـانـیـانـى ارزشمند به اسلام عزیز و فى سـبـیـل اللّه تـقـدیـم نـموده و ایران شهادت طلب هم از این پدیده سعادتمند مستثنى نیست و انقلاب اسلامى ، گوش و چشمش پر از این شهیدان حسین گونه است .(209)
امام راحل ، روحیه شهادت طلبى را چنان در مردم مسلمان و انقلابى تقویت کرده بود که حتى نوعروسانى که براى اجراى پیوند عروسى ، افتخار دیدار آن حضرت را مى یافتند، از مـحـضـر ایـشـان درخـواسـت مـى کـردنـد تـا دعـا کـنـد بـه فـوز شـهـادت نایل شوند!(210)

6 ـ رویکرد انقلابى به دین
تـاریـخ سـوگـوارانـه گواهى مى دهد که ادیان الهى پس از پیامبران ، به دست افرادى فـاسـد و تـبهکار، دستخوش تحریف قرار گرفته اند و فرصت طلبان دنیا پرست ، دین را بـازیـچـه اهـداف شـوم و شـیـطـانـى خـویـش ساخته اند، اسلام عزیز نیز از چنین رخداد نـامـیـمـونـى در امـان نمانده و خلفاى ناحق و سلاطین ستمگر کوشیده اند با مکر و فریب و تظاهر به دین دارى بر سرنوشت اسلام و مسلمانان تسلّط یابند و حکومت بنى امیه نمونه بـسـیـار روشـن آن اسـت و یـکـى از دلایـل بـسیار مهم قیام سیدالشهدا(ع ) نیز جلوگیرى از واپـس گـرایـى و بـازگـشـت بـه جـاهـلیـت در جـامـعـه اسـلامـى اسـت . امـام خـمـیـنـى در تحلیل این بعد قیام حسین مى فرماید:
مـکـتـبـى کـه مـى رفـت بـا کـجـروى هـاى تـفاله جاهلیت و برنامه هاى حساب شده احیاى ملّى گرایى و عروبت با شعار ((لا خَبَرٌ جاءَ وَ لا وَحْىٌ نَزَلَ))(211)
مـحـو و نابود شود و از حکومت عدل اسلامى یک رژیم شاهنشاهى بسازد و وحى را به انزوا کـشـانـد کـه نـاگـهـان شـخـصـیت عظیمى که از عصاره وحى الهى تغذیه و در خاندان سیّد رسـل ، مـحـمـّد مـصـطفى و سیّد اولیا، على مرتضى تربیت و در دامن صدّیقه طاهره بزرگ شـده بـود، قـیام کرد و با فداکارى بى نظیر و نهضت الهى خود، واقعه بزرگى را به وجود آورد.(212)
حـرکت نمادین و حساب شده سیدالشهدا در ترک مکّه ـ آن هم در روز هشتم ذى حجه که حاجیان آمـاده حـرکـت بـه سـوى مـنـا و عـرفات و انجام حج بودند ـ این پیام را به مسلمانان داد که زنـدگى در سایه حکومت اموى حتى انجام عبادت بزرگى چون حج ، با روح اسلام راستین مـغـایـرت دارد و خـدا و پیامبرش هرگز از عملکرد چنین جامعه اى خشنود نیستند و آنان باید نـخـسـت تـکـلیف حکومت را روشن سازند سپس به عبادت و دیگر امور بپردازند و اتفاقاً این پـیـام انـقـلابـى امـام بـه گـوش بـسـیـارى از مـسـلمـانـان راسـتـیـن در طـول تـاریـخ رسـید و امام راحل و امّت سلحشور ایران اسلامى از جمله آنانند. امام خمینى در بیان این رویکرد انقلابى مى فرماید:
مردم انقلاب کردند، باید پاى زحماتش هم بنشینند. مردم ما پیغمبران و پیغمبر اسلام (ص ) را و ابـراهـیـم (ع ) را در نظر بگیرند، ببینند که با آنها چه مخالفت ها شد، ولى دست از هدفشان نکشیدند، اگر ما مسلمانیم ، باید دنباله روى آنها باشیم . دنباله روى از آنان که فـقـط روزه و نـماز و مسجد نیست ! دنباله روى از آنان مبارزه براى حفظ اساس اسلام است ، باید براى حفظ اساس اسلام تا آخر ایستاد و پیشروى کرد.(213)
بر اهل بصیرت روشن است که یکى از آثار شیرین رویکرد انقلابى به دین ، شادابى و نـشـاط و احـیاى مراسم عبادى و سیاسى اسلام مانند حج ، نمازهاى جمعه و جماعات ، انس با قـرآن و عـمـل بـه احـکـام فـرعـى اسـلام اسـت ؛ هـمـان طـور کـه مـا در سـال هـاى پـس از پـیـروزى انـقـلاب شـاهـد آن بوده و هستیم ، ولى در رویکرد ارتجاعى و سـلطـنـتـى به دین ، با اینکه متحجّران و دولتمردان سالوس ، بیشتر دم از نماز و روزه و مـانـنـد آن مـى زنـند، هرگز بازار پرستش و نیایش واقعى رونق نمى یابد و افراد جامعه مـعمولاً به عبادت هاى فردى خشک و بى روح مشغولند. چنان که هم یزید نماز جماعت و حج را برگزار مى کرد و هم محمدرضا پهلوى به مکه مى رفت و در مجالس عزادارى تاسوعا و عاشورا شرکت مى کرد!  

منبع : فارس

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد